زردی گرفتن آوا
سه روز بعد از بدنیا اومدنتون بابا ،مامان جون و زن دایی محسن برای چکاپ شما روبردن دکتر.
دکتر گفته بود آیسا زردی نداره ولی آوا باید روز پنجم آزمایش زردی بده.خلاصه ازش آمایش گرفتن وگفتن١٦ درجه زردی داره وباید دوروز بره زیر دستگاه..............
دلیل زردیت این بود که گروه خونیت باگروه خونی من یکی نبود........
بابا عصر همون روز یه دستگاه گرفت.همینکه دستگاه رو دیدم گریه ام گرفت ولی بخاطر مامان جون که با دیدن اشکام خیلی ناراحت میشد ،زود اشکاموپاک کردم.همش به خودم دلداری میدادم ومیگفتم این بخاطر اینه که دخترم زودتر خوب بشه ولی باز هم از اینکه تورو تو اون دستگاه میدیدم خیلی ناراحت بودم........
اما توخیییلی زرنگ تر از اونی بودی که تودستگاه بمونی.همینکه دستگاهو روشن میکردیم سریع چشم بندی روکه بخاطر جلوگیری از اشعه گرفته بودیم از روچشمات در میاوردی ومجبور میشدیم سریع دستگاهو خاموش کنیم یا اینقدر گریه میکردی که دلمون نمیومد بذاریم بمونی وسریع درت میاوردیم.مامان جون هم مجبور شد تمام مدت روپیشت بمونه تاچشم بند رو در نیاری.طفلی حتی شبها هم کنار دستگاه بیداربود ومن نگران چشماش بودم
بخاطر این کارای سرکارخانوم بابا دستگاهو یه روز دیگه هم نگه داشت تاشاید زمان بیشتری تودستگاه بمونی و زودتر حالت خوب بشه ولی در کل از سه روز ،بیشتر از ده ساعت تودستگاه نموندی.
ببین چه خوشکل خوابیدی قربونت برمممممممم