شیطونی هاوالبته شیرین کاریهاااااا
دخترای گلم ببخشید خیلی وقته فرصت نکردم وبلاگتونو آپ کنم آخه ماشالله بس که بازیگوش کنجکاو شدین از صبح کله سحر تاشب باید دنبالتون باشم
خسته میشم ولی یه لبخندتون می ارزه به تمام خستگی دنیااااا
اینم چندتا از عکسای بانمکتون
البته عکس هم زیاد نمیتونم ازتون بگیرم چون همینکه دوربینو میبینین باجیغ وداد میاین طرف دوربین وو.....
اینجا برف اومده؟؟؟؟؟
آیسا خانوم هم ازکمک کردن به خواهرش اصلا دریغ نمیکنه
دالی بازی
آیسا درحال لوس کردن خودش
خنده وفراررررر
آوا اینقدر با خرسی بازی کرده تا تو بغلش خوابش گرفته
آیسا خانوم شما که همه کشوی بابایی رو ریختی بیرون دیگه چی میخوای اون توووووووو؟؟؟؟؟؟
قربونت برم ننه آوا
کشف جاهای جدید وکاملا بهداشتی واسه بازی
مامانی فقط باید حرصصصص بخوره
آیسا:خوب دوست دالیم ایندا بازی تونیم!!!!
آیسا اصرارررر داره با اون آقاهه تو تلوزیون توپ بازی کنه
(به اون یه لنگ جوراب که پاشه توجه کنین)
قربون خنده هاتون برم مننننن
این عکسو باگوشیم گرفتم وکیفیت خوبی نداره ولی دلم نیومد نشونتون ندم
یه روز صبح که آیسا خانوم ازخواب بیدارشده بود ومامانی تو آشپزخونه بود چشمش به قوطی شیر خشک افتاد و........